این كتاب در سال 1400 به كوشش انتشارات صاد منتشر شده است. سید محمد مهدی دزفولی كار پژوهش و تنظیم نهایی مصاحبهها را انجام داده است.
كتاب، «جنگ و صلح» نام دارد و عنوان فرعی «روایتی از سالهای قبل و بعد از پذیرش قطعنامه 598» روی جلد آن دیده میشود. مجموعهای است از شانزده مصاحبه [1] درباره مباحث پیش و پس از پذیرش قطعنامه 598 و درنگی است بر آرا و نظرات مختلف و حتی متضاد با یكدیگر درباره روند آغاز و امتداد و پایان جنگ تحمیلی، و نیز چگونگی مدیریت اقتصاد جنگ و تصمیماتی كه در آن سالها گرفته شد.
این كتاب كه سال 1400 به كوشش انتشارات صاد منتشر شد، مجموعهای از گفتوگوهاست و از اینرو استفاده از واژه «روایت» برای آن خالی از ایراد نیست. هر كدام از مصاحبهشوندهها روایتی متفاوت با دیگران ارائه میكنند و ما در كتاب نه با یك روایت منفرد كه با چند روایت مجزا و مستقل از یكدیگر سروكار داریم و به همین دلیل شاید بهتر بود در عنوان فرعی آن بهجای «روایت» از «روایتها» استفاده میشد.
سید محمد مهدی دزفولی كار پژوهش و تنظیم نهایی مصاحبهها را انجام داده است و در مقدمه كتاب، جنگ را به دو بخش مجزا از هم تقسیم میكند و آزادسازی خرمشهر در بهار 1361 را نقطه گذر از بخش اول به بخش دوم میبیند. در بخش نخست كه از شروع جنگ تا سوم خرداد 1361 ادامه داشت، دشمن متجاوز را از بیشتر مناطق اشغالی بیرون كردیم و قوای بعثی را به آن سوی مرزهای بینالمللی عقب راندیم. بخش دوم جنگ، پس از آن آغاز شد، طولانیتر و به تعبیر دزفولی «مهمتر» از بخش نخست بود و به دنبال چند سال درگیری نظامی پرافتوخیز، سرانجام با پذیرش قطعنامه 598 به پایان رسید.
دزفولی در توضیح محتوای كتاب و انگیزه و دلایلی كه او را به انجام این كار ترغیب كرد مینویسد این كتاب «درواقع اثری مربوط به بازخوانی بخش دوم جنگ تحمیلی و چگونگی پایان یافتن جنگ تحمیلی است و پس از آن وارد دوران سازندگی در دو دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی از سال 1368 تا 1376 میشود. درواقع، هدف از تألیف و گردآوری این اثر، پرداختن به چرایی و چگونگی پذیرش قطعنامه 598 پس از هشت سال جنگ میان ایران و عراق است و اینكه چطور شد كه حضرت امام كه بر رسیدن ایران به خواستهای مشروع خود همانند تعیین و مجازات متجاوز، گرفتن غرامت و بازگشت دولت متجاوز بعثی عراق به مرزهای بینالمللی تأكید داشتند، بدون محققشدن این شروط در تیر ماه 13674 به ناگاه قطعنامه را پذیرفتند و جنگ ایران و عراق اینگونه پایان یافت.»
كمتر از یك سال بعد، در خرداد 1368 دولتی به ریاست آیتالله هاشمی آغاز به كار كرد كه «سرآغاز فصل جدیدی در جمهوری اسلامی شد.» سپس میافزاید «به نظر میرسد پس از گذشت بیش از 33 سال از پایان جنگ تحمیلی و همچنین نزدیك به 24 سال از سپری شدن دوران دولت سازندگی، بررسی این دو مقطع برای آیندگان و عبرتآموزی از آن مهم باشد. مقاطع دهه 60 و 70 درواقع ریلگذاری ایران پس از انقلاب بود كه هم از نظر اقتصادی و هم از نظر سیاسی (داخلی و خارجی) حائز اهمیت است.»
دزفولی در بخش آغازین كتاب، به جنگ تحمیلی و برخی مسائل و چالشهای مرتبط با آن میپردازد. برای مثال، به ماجرای مكفارلین و افشای سفر هیئت آمریكایی اشاره میكند و معتقد است این ماجرا «نشان داد كه برخی مقامات ایرانی... تمایل به برقراری رابطه با آمریكا از طریق تبادل سلاح دارند كه مسألهای مهم و قابلتأمل در سالهای اوج جنگ بود.» یا روی شكلگیری مجمعی در مجلس شورای اسلامی (دوره دوم) موسوم به مجمع عقلا انگشت میگذارد و كوششهایی را كه اعضای آن برای ختم هرچه سریعتر جنگ به كار بسته بودند یكی از مسائل مهم تاریخ جمهوری اسلامی عنوان میكند.
مینویسد «جنس مجمع عقلا بیش از آنكه سیاسی باشد، گفتمانی بود و حكایت از شكلگیری گفتمانی جدید در كشور داشت كه بخشی از آن در جامعه بود و بخش دیگر آن در مجلس دوم شورای اسلامی و در میان مسئولین؛ گفتمانی كه موافق ادامه جنگ نبود و به حسب ظاهر، ادامه جنگ را برخلاف مصلحت نظام میدانست.» نیز اشاره میكند كه فعالیتهای این مجمع خوشایند امام خمینی (ره) نبود و زیرا در نگاه ایشان صلحی كه در آن منافع جمهوری اسلامی نادیده گرفته شود، طرف متجاوز جنگ معلوم نشود، سرنوشت اسرا مبهم باقی بماند و بحث غرامت مطرح نشود، صلح شرافتمندانهای نبود و با هیچ عقل و منطقی هم نمیخواند.
اما بعدتر، در تابستان 1367 شرایط چنان رقم خورد كه امام خمینی (ره) قطعنامه 598 را كه از آن به «نوشیدن جام زهر» تعبیر میكرد پذیرفت. تصمیمی كه به زعم دزفولی - و بسیاری دیگر - تصمیمی متفاوت با رویه قبلی ایشان بود. دزفولی مینویسد «همواره در طی این سالها چگونگی پذیرش قطعنامه 598 توسط امام (ره) مورد بحثهای مفصل و بیپایان قرار گرفته است كه نشان از اهمیت آن مقطع تاریخی دارد. اینكه آیا مسئولین دولتی وقت مقصر بودند یا خیر و كوتاهی كردند، اینكه فرماندهان نظامی در سپاه و ارتش چه گزارشهایی به امام (ره) منتقل كردند و اینكه فرماندهی جنگ یعنی آیتالله هاشمی رفسنجانی در تیر ماه 67 چگونه شرایط جنگ را برای امام (ره) تشریح كرد كه ظرف مدت دو هفته نظر امام (ره) از ادامه جنگ به پذیرش قطعنامه تغییر كرد، همگی از بحثهای تاریخی – سیاسی مهمی است كه بازخوانی آنها مهم و كلیدی است و تلاش شده در اثر پیش رو این بازخوانی در مصاحبه با كارشناسان صورت بگیرد.»
*
[1] مصاحبهشوندگان به ترتیب عبارتند از: محمد خوشچهره، محمد غرضی، احمد توكلی، فرشاد مومنی، ابراهیم یزدی، ناصر نوبری، مرتضی الویری، صادق زیباكلام، حسین شیخالاسلام، عباس ملكی، محمد عطریانفر، غلامحسین كرباسچی، حجتالاسلام بهداروند، كامران غضنفری، محسن رفیقدوست، اسماعیل كوثری.