هگلند در تابستان 1356، بیخبر از تحولات مهمی كه كل ایران را تغییر داد، پا به روستایی كوچك در حوالی شیراز گذاشت. او 18 ماه در ایران ماند و تنها پژوهشگر آمریكاییای بود كه از نزدیك انقلاب اسلامی را مشاهده كرد. روزهای انقلاب روایت تجربههای روزمرهی هگلند در این روستا است كه نشان میدهد چگونه مردمی عادی و دور از سیاست پا به جریان انقلاب اسلامی ایران گذاشتند و در خلال ماجراهای انقلاب و پسازآن متحول شدند. بخش انتهایی كتاب هگلند دربارهی دیدار دوبارهی او از ایران، پس از گذشت چند دهه از انقلاب، در سالهای 1384 تا 1388 است.
بخشی از كتاب روزهای انقلاب
روستا تحت رهبری جدید متحد میشود. بقیه عجله میكنند كه به جناح رهبری كه بهتازگی پیروز شده ملحق شوند. حامیان رهبر قبلی تلاش میكنند تا، از طریق بسیج پیوندهای مختلف، خودشان را به نظم جدید بچسبانند. جامعهٔ روستایی تحت رژیم جدید دوباره كنار هم قرار میگیرد. مخالفها ساكت شدهاند. درنهایت، حتی نزدیكترین حامیان رهبر بركنارشده نیز صلح را حفظ میكنند و رهبر جدید را میپذیرند، حتی اگر نارضایتی واقعیشان را پنهان كنند. آنها شاید بهشكلی تشریفاتی تسلیمشدن در مقابل مدعی سیاسی برنده را به زبان بیاورند یا عملا چنین تصمیمی را نشان دهند. اگر متصدی قبلی و یاران وفادارش فرار كرده باشند، زمانی شاید مصلحان به مكانی كه آنها پنهان شدهاند سفر كنند و متقاعدشان كنند كه برگردند و دوباره به اجتماع ملحق شوند.
8. مردم، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، سیاسی زندگی میكنند. مردم در زندگی روزمره، چه در محیطهای بزرگ و رسمی و چه بهشكلی كوچك و غیررسمی، از نظر سیاسی فعال هستند و روابطی را از طریق شبكهسازی، تبادل و تعامل اجتماعی ایجاد، حفظ، تقویت، محدود، حذف و تعلیق میكنند. آنها دور هم جمع میشوند و اطلاعاتی پخش میكنند، در مناسك قدرت شركت میكنند و تلاش میكنند تا دیگران را نسبت به دیدگاهها، رهبر و گروه خودشان متقاعد كنند.