ایران صدا
صدای جمهوری اسلامی ایران

یعقوب توكلی، مورخ و استاد حوزه و دانشگاه گفت: واقعیت این است كه بخشی از مورخان سلطنت طلب و پهلوی گرا به دنبال تبلیغ برای جریانی هستند كه سال هاست مرده است اما آنان چنان تبلیغ می كنند كه انگار رضاخان در دروازه قزوین نشسته و منتظر آمدن است.

خبرگزاری فارس ـ گروه تاریخ: امام خمینی(ره) در طول سال‌های مبارزه و روشنگری، بر وابستگی شدید مملكت به قدرت‌های بیگانه اشاره می‌كردند و با ذكر مفاسد و سوء تدبیرهای خاندان پهلوی و وابستگی روزافزونی كه در پی ضعف‌های فراوان آنان رخ داده بود، نسبت به اسارت كشور در دست آن قدرت‌ها و به یغما رفتن منابع اصیل ثروت مردم واكنش نشان می‌دادند.

از منظر امام خمینی(ره) ایران و ملت ایران باید با تكیه بر منابع طبیعی كشور و با باور به توانایی‌های خویش و یاری خدای بزرگ، خود را در تأمین نیازهای اساسی و ارزاق عمومی كشور به مرز خودكفایی برساند.

از نگاه امام (ره)، كشوری كه در نیازهای اساسی و ارزاق عمومی‌اش وابسته به دیگران باشد، خواسته یا ناخواسته به لحاظ سیاسی و فرهنگی نیز به اسارت آنها در خواهد آمد. امام بزرگوار می‌فرمایند: «چنانچه ما احتیاج داشته باشیم در ارزاق‌مان به خارج، این وابستگى براى ما اسباب این می‌شود كه در امور سیاسى هم وابسته باشیم. ما باید وابستگی‌مان را از اجانب و غرب و شرق قطع كنیم. اگر ما بخواهیم كه مملكت‌مان یك مملكت مستقلِ آزادِ مال خودمان باشد، باید در این امورى كه مربوط به اقتصاد است، مربوط به فرهنگ است، مربوط به امور دیگرِ كشور است، خودمان فعالیت كنیم، و ننشینیم دیگران انجام بدهند.»

برای واكاوی استقلالی كه دستاورد‌های بزرگ انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) بود با یعقوب توكلی، مورخ و استاد حوزه و دانشگاه به گفت‌وگو نشستیم.

*برای شروع بحث بفرمایید، از نگاه شما چرا انقلاب شد؟

واقعیت چرایی انقلاب، بحث گستردگی ظلم در سه حوزه را مطرح می‌كند؛ نخست ظلم بین‌المللی علیه مردم ایران، دوم ظلم و قدرت دولت مركزی و سوم ظلم پیرامونی و به عبارتی در كنار شاه، وجود شاهك‌ها است.

تمام مظاهری كه از حوزه قدرت سیاسی خارج می‌شد به نوعی مردم عادی را مورد ظلم و ستم قرار می‌داد و این ستم و زورگویی مداوم باعث شده بود كه بخشی از مردمی كه به صورت مستقیم درگیر با پروژه آمریكا و شاه نبودند، آنها هم وارد عرصه میدان شوند. لذا بخشی از این ماجرا ظلم گسترده است.

جریان دوم مسأله جهل موجود در حاكمیت بود عموما حاكمیت رفتارهای انجام می‌داد كه در اكثر موارد جاهلانه بود. اگر رفتار درستی صورت می‌گرفت از جانب نیروهای چپی بود كه جذب حكومت شده بودند كه قبلا دانشی در آن موارد به دست آورده بودند. عموما رفتار جاهلانه حكومت، نسبتی با شرایط جامعه آن روز نداشت كه خود این جهالت بر ستم رژیم می‌افزود.

به طور مثال شما وقتی كتاب «درون ارتش شاه» و یا كتاب «مثل برف آب خواهیم شد» را می‌خوانید، می‌بینید فرماندهان منفعل هستند و نمی‌دانند دست به چه اقداماتی بزنند. همه این فرماندهان منتظرند كه تیمسار مقدم تصمیمی بگیرد. فرماندهان هیچ تحلیل و فكری برای اداره امور ندارند.

دكتر سیدحسین نصر از مسئولان فرهنگی دوران محمدرضا شاه اعتراف می‌كند: كتابِ جدی‌ترین مخالفِ رژیم پهلوی ـ كه حضرت امام است ـ تحت عنوان «ولایت فقیه» را تا سال 57 نخوانده است كه نشان از ضعف مطالعاتی كارگزاران رژیم پهلوی دارد.

*منظور شما از رفتار جاهلانه زمامداران پهلوی نسبت به جامعه آیا اتخاذ سیاست‌های مغایر با فرهنگ مردمی توسط سلطنت پهلوی است؟

مسأله اسلام‌ستیزی حكومت پهلوی از بارزترین سیاست‌هایی است كه از طرفی نشان از تعارض سیاست‌های رسمی رژیم با فرهنگ مردمی داشته و از طرف دیگر نشان‌دهنده ناآگاهی سیاست‌گذاران پهلوی نسبت به فرهنگ مردمی است. به عنوان مثال در شب ضیافت كارتر در تهران در 20 محرم، شاه و فرح، جام شراب سر می‌كشند. یا جشن‌های 2500 ساله و جشن هنر شیراز و مسایلی كه آنجا رخ می‌دهد، هیچ سنخیتی با فرهنگ دینی مردم نداشت. از طرف دیگر احساس خودكم‌بینی در برابر خارجیان و اروپاییان به حدی بود كه برای مراسم جشن 2500 سال از صفر تا صد ماجرا به دست خارجیان اداره می‌شد و مردم از سیاست‌های شبه مدرنیستی رژیم پهلوی به تنگ آمده و به دنبال مفرّی از شرایط حاكم بودند و به همین دلیل هم به نهضت امام خمینی لبیك گفتند.

*اگر به گذشته نگاه كنیم، همه سلسله‌های شاهنشاهی كه در ایران به سلطنت رسیدند به نوعی از درون ساختارهای قدرت كشور سر برآوردند. سلسله پهلوی اولین و آخرین سلسله بود كه در ایران با كمك خارجی‌ها سر كار آمد تا آخر هم نتوانست به استقلال دست یابد و ایران استقلال امروز كشور را مرهون نهضت امام است. در این باره نظرتان چیست؟

از زمان صفویه به بعد هر حكومتی كه در كشور تاسیس شد، براساس اراده و شرایط داخلی شكل گرفت و معمولا نظام سیاسی مستقر به علت‌های مختلف دچار ضعف می‌شد و نمی‌توانست نقش سرزمینی و حاكمیتی خود را ایفا كند. به همین دلیل نیرو‌های حامی حكومت پراكنده می‌شدند و قدرت جدید با استفاده از فرصت‌های مختلف سیاسی و اجتماعی حاكمیت كشور را به دست می‌گرفت و از راه‌های مختلف كانون‌های قدرت را با خودش همراه می‌كرد، یك اتحادیه نیرومند شكل می‌داد و نهایتاً بر پادشاه غلبه پیدا می‌كرد و تاج پادشاهی را به دست می‌آورد.

تا تاسیس قاجار هیچ نیروی خارجی در تاسیس قدرت سیاسی در كشور موثر نبود، اما بعد از شكست ایران از روسیه و بستن قرارداد ننگین گلستان و تركمنچای در یكی از بند‌های قرارداد ایران و روس، روسیه متعهد شد كه از جانشینی فرزندان عباس‌میرزا حمایت كند و این بند، نقطه آغاز دخالت بیگانگان در حمایت از پادشاه به ایران بود.

عصر استثمار از دوران قاجار آغاز شد و تا آنجا ادامه پیدا كرد كه كشور روسیه و انگلیس در قرارداد 1915 ایران را بین خودشان تقسیم كردند. اما بعد از انقلاب اكتبر روسیه، آن كشور، برای مدتی از تحولات منطقه‌ای كنار كشید. انگلستان این فرصت را مغتنم شمرد و قصد داشت نخست با قرارداد 1919 ایران را تحت‌الحمایه خودش كند، اما توفیقی نیافت.

در نهایت چون سیستم تحت‌الحمایگی برای بریتانیا هزینه‌های سنگین مالی و حتی انسانی برای اداره كشور ایران داشت، سیاست‌ها را تغییر داد و وزارت مستعمرات انگلیس به رهبری چرچیل و حمایت جرج لوید نخست‌وزیر انگلستان به سمت تأسیس دولت‌هایی به ظاهر ملی در منطقه رفتند تا در باطن هدف بریتانیا را در منطقه اجرا كنند.

رضاخان با كودتای سوم اسفند 1299 با اتكای بیگانگان وارد سپهر سیاسی ایران شد و در نهایت به سلطنت رسید. بیگانگان همانطوری كه او را به سلطنت رساندند، بعد از شهریور 1320 او را از سلطنت كنار گذاشتند و محمدرضای جوان را جای او نشاندند. محمدرضا باز در كودتای 28 مرداد با كمك انگلستان و آمریكا به ایران بازگشت و بیشتر از همیشه نقش انگلستان و آمریكا در بازگشتش به قدرت را به چشم خود دید. بنابراین همیشه در برابر آنها بدهكار بود و قدرت عرض‌اندام نداشت.

*وابستگی كشور در همه شئون آن دوره پهلوی جریان داشت. حتی نهاد امنیتی مانند ساواك فرزند آمریكا و اسراییل بود...

بله، آمریكایی­‌ها از سال 1335 به این نتیجه رسیدند كه نیروهای مختلف اطلاعاتی در ایران باید تحت یك نیرو به نام سازمان اطلاعات و امنیت كشور تجمیع شود و نخستین رئیس آن هم آقای تیمور بختیار بود. ساواك در نهایت در سال 1335 تشكیل شد و در دولت اقبال در سال 1336 اساسنامه آن در مجلس تصویب شد. اعضای ساواك شروع به مطالعه در مورد مسائل مختلفی كردند. برای مثال از جمله اسناد قابل توجهی كه ساواك تهیه كرد، اطلاعاتی از وضعیت درسی مراجع تقلید در قم بود. برای مثال به جلسه درس آیت‌الله العظمی بروجردی رفتند و اعضا را شمردند و مثلاً گفتند حدود 2 هزار نفر در این كلاس شركت می‌­كنند. هم‌چنین تعداد شاگردان كلاس درس‌های مراجع دیگر از جمله امام خمینی، علامه طباطبایی، آقای گلپایگانی، آقای مرعشی نجفی و ... را نیز شمرده بودند.

دوره اولِ قدرت گرفتن ساواك روش بازجویی‌ها بسیار غیرعلمی و خشن بود. یعنی اگر كسی دستگیر می‌شد به طرز وحشیانه‌­ای با او برخورد می‌كردند و خود رئیس ساواك هم درگیر این پرونده می‌­شد. دومین رییس ساواك سرلشكر حسن پاك­روان بود. سیاستِ كاری پاك­روان برخلاف روش تیمور بختیار، سیاستِ آرام‌تری بود. با این وجود، موضوع بسیار مهم دیگری در این برهه از زمان رخ می‌دهد. آن اتفاق این است كه در این زمان ضرورتی پیش آمد كه ما باید به نظام اطلاعاتی غرب وصل می‌شدیم. این نظام اطلاعاتی را انگلستان و آمریكا برای ما ایجاد نكردند، بلكه حلقه وصل ما با اسرائیل این سرویس امنیتی را برای ما فراهم كرد. در حقیقت، همكاری‌های ایران و اسرائیل در این دوره گسترش پیدا می‌­كند.

*میزان وابستگی شاه در ایران به حدی بود كه آمریكا از اجرای اصلاحات ارضی در ایران و حتی تعیین فرمانده نیروی هوایی تصمیم می‌گرفت.

درست است. به طور مثال سپهبد عبدالله آذربرزین، جانشین و معاون عملیاتی فرماندهی نیروی هوایی در جایی می‌گوید دو بار با شاه صحبت كرده بود و قرار بود فرمانده نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی شود كه با دخالت ژنرال سیكو رئیس مستشاری آمریكا در نیروی هوایی و سفیر آمریكا این اتفاق نیفتاد. یك بار هوشنگ حاتم و بار دیگر تیمسار ربیعی با پیشنهاد سولیوان مانع از آن شدند تا آذربرزین به فرماندهی نیروی هوایی برسد.

مثال دیگری كه من بارها گفته‌ام این است كه آقای ابوالحسن ابتهاج مدیرعامل سازمان برنامه و بودجه شاه در كتاب خاطراتش می‌گوید: ما معمولا برای انجام طرح‌ها و كارهای خود از مستشاران آمریكایی دعوت می‌كردیم. یكی از این مستشارها كه یك بار ما دعوت كرده بودیم و قرار بود به ایران بیاید، معاون سابق وزارت خارجه آمریكا بود. ابتهاج می‌گوید من فهرست مستشارها را به شاه دادم. او لیست را دید و وقتی به اسم آن معاون وزیرخارجه رسید، گفت: «این شخص نیاید.»

گفتم: «چرا نیاید؟» شاه یك مقدار گوشش سرخ شد و گفت: «این فلان فلان شده در جریان سفر ما، ملكه ثریا را به یك جلسه خصوصی دعوت كرد و پیشنهاد وقیحانه و بی‌ادبانه‌ای به او داد.» جالب این است كه ابتهاج می‌گوید با این وجود بعدا باز شاه پشیمان شد و گفت: «اشكال ندارد، بیاید.» یعنی شاه نمی‌تواند به آمریكایی‌ها بگوید كه آن آدم به ایران نیاید. یعنی او حتی در این حد هم برای خودش در برابر آمریكایی‌ها شخصیت قائل نبود.

*در میان برخی از مورخان حامی دوران پهلوی و به تازگی بخشی از مردم این بیان حاكم است كه وضعیت رفاه عمومی در زمان پهلوی مطلوب بود و حتی معتقد هستند كه اصطلاحا مردم از شكم‌سیری انقلاب كردند. نظر شما چیست؟

واقعیت این است كه بخشی از مورخان سلطنت‌طلب و پهلوی‌گرا به دنبال تبلیغ برای جریانی هستند كه سال‌هاست مرده است اما آنان چنان تبلیغ می‌كنند كه انگار رضاخان در دروازه قزوین نشسته و منتظر آمدن است.

ظاهرا باید به این آقایان فهماند كه این فضاسازی كه در داخل ایران در حال ایجاد است و آنان حس می‌كنند تصویر مثبتی نسبت به گذشته رخ داده است، تنها یك حس نوستالژیك است و بخشی از كسانی كه با انقلاب اسلامی زاویه‌های تند دارند از باب اینكه فضای موجود را به نحوی مسموم كنند و طور دیگری نشان دهند، سعی در تكرار سخنرانی بریده بریده محمدرضا در فضای مجازی دارند تا جو روانی ایجاد كنند، اما دیگر نه محمدرضا و رضا شاهی هست و نه نتیجه‌ای خواهد داشت.

اما واقعیت‌ها در خصوص سطح رفاه اقتصادی مردم در دوره پهلوی مطابق اسناد بجا مانده از آن دوران خلاف ادعاهای سلطنت‌طلبان است. اكثر ایرانیان در وضع بد اقتصادی به سر می‌بردند. شما وقتی فیلم مستند «این خانه سیاه است» فروغ فرخزاد را می‌بینید، عمق فاجعه را درك خواهید كرد. این فیلم نشان‌دهنده وضعیت جزامی‌های دو شهر تبریز و مشهد است كه توجهی به آنان نمی‌شود. فرح پهلوی بعد از دیدن فیلم به آن دو مركز می‌رود و می‌گوید این خانه خیلی هم سیاه نیست!

متاسفانه بعد از انقلاب فیلم این خانه سیاه است در صدا و سیما پخش نشد تا تصویر دقیقی از وضعیت آن دوران برای مردم به نمایش گذاشته شود. همیشه كاریكاتوری از دوره رژیم پهلوی در صداوسیما نشان داده می‌شود كه زمینه ساز ذهنیت اشتباه از آن دوران است و سلطنت‌طلب‌ها نیز از این فرصت برای ایجاد ذهنیت اشتباه از آن دوران استفاده كرده‌اند.

مرتبط با این خبر

  • رژیم صهیونیستی به دنبال كسب قدرت از طریق شكستن وحدت مسلمانان است

  • سرلشكر صفوی: باید از حالت دفاع در جنگ رسانه‌ای خارج و وارد فاز تهاجمی شویم

  • آیت‌الله رئیسی در محضر رهبر انقلاب: وضع تورمی فعلی را بی‌تردید كنترل خواهیم كرد

  • 22 بهمن امسال یادآور فتح خرمشهر بود | انتقاد از رفتار كشورهای غربی در قبال زلزله سوریه

  • راز ماندگاری جمهوری اسلامی در شرایط بغرنج اقتصادی چیست؟

  • نقش ژئوپلیتیكی ایران برای اقتصاد چین

  • ماجرای حقوق ماهیانه «رضا پهلوی» و پرویز ثابتی از CIA به روایت عضو دربار پهلوی

  • ادبیات پایداری نیازمند پیوست رسانه‌ای است

  • تعقیب نفر دوم ساواك در آخرین روزهای حكومت پهلوی/ پرویز ثابتی بودجه سری عملیات را دزدیده بود!

  • شعارهای جالب انقلاب ایران كه نشنیده‌اید!