كتاب «انقلاب اسلامی ایران و انفتاح تاریخ» بیداری اسلامی در بهار عربی" دارای ماهیتی نظری بوده كه با رویكرد تاریخی دنبال می شود.
درباره كتاب انقلاب اسلامی ایران و انفتاح تاریخ:
دكتر كچویان در این كتاب سعی كرده با نگاهی جامعهشناختی و با تذكر به اقتضائات و امكانهای تاریخی، انقلابهای اخیر منطقه و مهمتر از آن پیوند آنها با انقلاب اسلامی را مورد كنكاش قرار دهد. به گفتۀ كچویان در این كتاب «ما با دو سوال محوری سروكار داریم. سوال اول ناظر به ماهیت و هویت این جنبشهاست و میپرسد كه آیا آنها جنبشهای اسلامی هستند یا چنانچه فرضیات رقیب ادعا میكنند، ماهیت لیبرال دموكراتیك از نوع سكولار یا تجددی دارند؟ سوال دیگر دقیقاً به فرضیۀ پایهای این بررسی برمیگردد. چنانكه با نگاهی تاریخی میپرسد كه آیا جنبشهای كنونی منطقه در پیوند با انقلاب اسلامی ایران قرار دارند و نتیجۀ موج حاصله از آن در جهان، به ویژه جهان اسلام میباشند؟
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، اسلام به عنوان ایدئولوژی با كاركرد و نقش ماهوی و محوری خود در این انقلاب به گونه ای ظاهر شد كه اساساً با ایجاد درك كاملاً متفاوتی از معنا و حقیقت انقلاب، موجبات تحولی جوهری در نظریهپردازی انقلابها و پیدایی «نسل چهارم»ی از نظریههای انقلاب را فراهم آورد. این تحول كه از وجهی در مسیر تحولات قبلی در فهم انقلاب بعد از انقلاب شوروی، از نقش عمدۀ آگاهی و اراده در پیدایی انقلابها حكایت میكرد، از جهاتی با وجود تأكید جوهریتر بر جایگاه محوری ایدئولوژی، نظریهها و درك ماركسیستی از انقلاب را رد میكرد. تفسیرهای لنینیستی از انقلاب كه از دید بسیاری از ماركسیستها، تجدیدنظرطلبانه و انحرافی از ماركسیسمِ راستآیین نیز قلمداد میشود، بهرغم توجه به نقش ایدئولوژی و واردكردن ارادهگرایی در نظریۀ ماركسیستی انقلاب برای تعدیل جبرگرایی اقتصادی تفسیر انگلسی، همچنان درچارچوب ضرورت تاریخی به انقلاب و امكان آن فكر میكرد...