مجموعه مقالات و مصاحبههایی كه تقریباً یك خط فكری را به نمایش میگذارند، در این كتاب، در چهار بخش تنظیم شدهاند.
در بخش اول با عنوان «بیداری اسلامی در گسترۀ تاریخ ایران»، این چهار موج ترسیم میشوند: موج اول، نهضتهای اسلامی قبل از مشروطیت؛ موج دوم بیداری اسلامی، با تحریم تنباكو آغاز میشود و منتهی به نظامهای سیاسی مشروطیت میگردد؛ موج سوم، نهضتها و حركتهای اسلامی بعد از مشروطیت را شامل میگردد و با نهضت ملی شدن صنعت نفت، پایان مییابد. موج چهارم از حدود سال 1340 و با حركت انقلابی حضرت امام (ره) آغاز میگردد و تاكنون ادامه مییابد و نظام جمهوری اسلامی، تفصیل آن است. هرچند این نظام، خود اجمالی از تفصیلی است كه در عصر ظهور حضرت حجت (عج)، محقق خواهد شد.
این چهار موج، نشان میدهد كه نجفی، در پسِ حوادث تاریخی، تبیینی مبتنی بر فلسفۀ تاریخ شیعی ارائه میدهد. به همین جهت، در فصل دوم با عنوان «نظریهپردازی و انقلاب اسلامی ایران»، موج چهارم را وا میكاود. «پرسش از غرب در ساحت بیداری اسلامی»، «فلسفۀ قیام عاشورا با فلسفۀ انقلاب اسلامی»، «انقلاب اسلامی، بنیاد شالودهشكنی در نظریهپردازی غرب» سه مقالهای است كه محتوای آن، همگی مبتنی بر تبیین این نكته است كه انقلاب اسلامی ایران، هرچند، در واكنش به مدرنیته به وقوع پیوسته، اما متكی بر مبانی دینی است و لذا، انقلابی فرامدرن است كه در ذیل تاریخ دینی فهم میشود.
این انقلاب، نظریهپردازی غربی را در همۀ حوزهها به چالش كشید و لذا، نجفی میكوشد تا در بخشهای سوم و چهارم، نسبت فضای مابعدانقلابی را بهگونهای بدیع تشریح كند. از اینرو است كه در بخش سوم، مقالات و مصاحبههایی را قرار داده كه «فلسفۀ مدنی ایران» را تبیین میكنند و در بخش چهارم، با عنوان «تمدن اسلامی»، سومین و بالاترین سطح نظریهپردازی پیرامون ایران مابعدانقلاب اسلامی را كه همان سطح تمدنسازی است، تشریح مینماید. نجفی در مقالۀ پایانی، با عنوان «انقلاب فرامدرن»، مهمترین اركان نظریهاش پیرامون تاریخ ایران و انقلاب اسلامی را تشریح كرده است.
شاید مهمترین مسئله، این است كه بهزعم او، برخلاف دیدگاههای شرقشناسانه و مدرن در تحلیل تاریخ ایران، پرسش از ماهیت تحولات تاریخ ایران را باید از عصر صفویه آغاز كرد نه از قاجار یا مشروطه. زیرا اگر با این پیشفرض نجفی همراه باشیم كه سهم ما از مدرنیته، مدرنیزاسیون بوده است، آنگاه، انقلاب اسلامی، تلاشی برای كنارزدن این پروژه و احیاء سنتی بوده است كه به لحاظ تاریخی، در بطن تاریخ ایران وجود داشته وكل پروژۀ مدرنیزاسیون، كوشیده است تا این باطن تاریخی را بزداید. «لذا مشخصات اصلی انقلاب اسلامی، عبارت بودند از: 1. واكنش به مدرنیزاسیون دوران پهلوی 2.رجوع به سنت در همۀ ابعاد آن 3. احیاء سنت در مابعد مدرنیته» (ص305).